پناهنده

پناهنده

 

[=آرشيو=]
مارس 2005 آوریل 2005 مهٔ 2005 ژوئن 2005 ژوئیهٔ 2005 اوت 2005 فوریهٔ 2008


[=همسایه ها=]
Popdex
Yahoo!
Google
Blogshares
Blogdex





   سه‌شنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۴  

زمزمه صبحگاهی

خیال کردم تو هم درد آشنایی
به دل گفتم تو هم همرنگ مایی
خیال کردم تو هم در وادی عشق
اسیر حسرت و رنج و بلایی
...
ندونستم تو بی مهر و وفایی
نفهمیدم گرفتار هوایی
ندونستم پس دیدار شیرین
نهفته چهره ی تلخ جدایی
...
تو که گفتی دلت عاشق ترینه
دلت عاشق ترین قلب زمینه
همیشه مهربونه با دل من
برای قلب تنهام همنشینه
...
چرا پس دل به تیر بی وفایی
شده قربانیت بی خون بهایی
نفهمیدی امید نا امیدی؟
رها کردی دلم رفتی کجایی؟

زبس آزار دادی روز و شب دل
دل دیوانه ام آخر شد عاقل
دل غافل شد عاقل، دست برداشت
ز امید خیالی خام و باطل
...

   [ POSTED  @ Maryam ۱۲:۵۰ بعدازظهر ] [ ]


Comments:
آدرس جدید رو که دیدم ، شوکه شدم! این همه یادداشت داشتی و خبرم نکرده بودی؟! ولی مبارک مبارکه! سال‌های سال بنویسی
 
ارسال یک نظر