پناهنده

پناهنده

 

[=آرشيو=]
مارس 2005 آوریل 2005 مهٔ 2005 ژوئن 2005 ژوئیهٔ 2005 اوت 2005 فوریهٔ 2008


[=همسایه ها=]
Popdex
Yahoo!
Google
Blogshares
Blogdex





   شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۴  

من منتظرتم

درست همون لحظه هایی که گریه می کردم و داشتن اون رو به اتاقی می بردن که برگشتنش پنجاه پنجاه بود، همون روزی که سهم من برای دوباره با اون بودن به همین کمی بود،
همون وقتی که گوشه برانکارد رو نگه داشته بودم و با چشمای گریون خودم داشتم راهیش می کردم
این ورق رو گذاشت کف دستم

یا لطیف
خداوند زن را از پهلوی چپ مرد آفرید
نه از سر او که حاکم بر او باشد
نه از پای او که لگدمال امیال مرد باشد
بلکه از پهلوی او، تا کنار او باشد
و از زیر بازوی او تا مورد حمایت او باشد
و از نزدیکترین نقطه به قلب او
...که مورد عشق او باشد

اون از عمل قلب به سلامت برگشت ولی هنوز خاله با دیدن این نامه چشماش به اندازه یه ستاره برق می زنه *

23/2/84

   [ POSTED  @ Maryam ۶:۴۰ بعدازظهر ] [ ]